رستگار شدگان ربوده خواهند شد
عینک آفتابی 2013" href="/link/13102/68763/http://www.a href="sunarena.ir" title="عینک آفتابی 2013" target="_blank"عینک آفتابی 2013/a" >a href="http://sunarena.ir" title="عینک آفتابی 2013" target="_blank"عینک آفتابی 2013/a [ 1 ]

آمار مطالب

کل مطالب : 83
کل نظرات : 88

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 78
باردید دیروز : 87
بازدید هفته : 274
بازدید ماه : 258
بازدید سال : 3149
بازدید کلی : 49314

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پلاگ 89 و آدرس pelake89.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : کاکتوس
تاریخ : 19 تير 1386
نظرات

رستگار شدگان "ربوده" خواهند شد  

در گشت سال 1983 كه به سرپرستی فال ول تشكيل شده بود، من به كلايد كه ظاهراً بخش­های زيادی از كتاب عهد عتيق و عهد جديد را از بر كرده بود، گفتم كه درباره­ی چگونگی پايان يافتن حالت جذبه و ربودگی، دچار معما شده‏ام. كتاب مقدس در اين­باره چه می‏گويد؟  

كلايد گفت كه اصطلاح فرو شدن به حالت جذبه و خلسه در كتاب مقدس يافت نمی‏شود؛ اما به معنای از خود بيخود شدن و ربوده شدن، هست و به صحنه‏ای كه در رساله­ی اول پولس رسول به تسالو نيكيان، باب چهارم، آيه‏های 16 و 17 آمده است، اشاره دارد: «زيرا خود خداوند با صدا و به آواز رييس فرشتگان و با صور خدا از آسمان نازل خواهد شد و مردگان در مسيح اول خواهند برخاست. آنگاه ما كه زنده و باقی باشيم، با ايشان در ابرها ربوده خواهيم شد تا خداوند را در ملكوت استقبال كنيم و اين چنين هميشه با خداوند خواهيم بود.»  

از كلايد پرسيدم: پس مسيح خواهد آمد و رستگاران را در هنگام ربودگی و از خود بيخودی، در خواهد يافت؟  

- همين طور است.  

و آيا او برای دومين بار ظهور خواهد كرد - يا با در نظر گرفتن ظهور او در 2000 سال پيش - اين ظهور او برای سومين بار خواهد بود - تا با دجال، در نبرد هارمجدّون، جنگ كند؟  

كلايد گفت: «بله، همين طور است.»  

از آنجا كه كلايد در اين­باره مطمئن به نظر می‏رسيد، گفتم آيا ممكن است كه نبوت يعنی پيشگويی‏های انبيا هم داخل مقوله­ی «تاريخ از پيش نوشته» باشد؟  

كلايد توضيح داد: «شما بايد درك كنيد كه نبوت، تا همين اواخر كتاب بسته‏ای بود. زيرا خداوند به دانيال نبی تعليم داده بود كه آن كتاب را تا آخرالزمان مهر كند و شما اين نكته را در كتاب دانيال نبی، باب 12، آيه 4 می‏بينيد.» (28)  

پرسيدم آيا كلايد باور می‏كند امروز هم انبيايی باشند كه مكاشفه‏های خود را مستقيماً از خداوند بگيرند؟  

گفت: «نه لزوماً، اما مردمانی داريم مانند هال ليندسی و جری فال ول كه در كلام نبوت، بينش خاصی پيدا كرده‏اند.»  برای كلايد نقل كردم كه يكبار در زمان كودكی خودم، وقتی از مدرسه به خانم برگشتم و مادرم را پيدا نكردم، ترسيدم كه مبادا ربوده شده باشد و من در اين جهان او را برای هميشه از دست داده باشم.  

كلايد گفت: «اين اتفاق در هر زمانی ممكن است روی بدهد. به باور من، اين رويداد بعدی است و ميليون­ها نفر ربوده خواهند شد. به عنوان نمونه، وقتی در فلوريدا، با همسايه‏ای كه هنوز به نجات­بخش بودن عيسی مسيح اعتراف نكرده بود گلف بازی می‏كردم، به او شهادت دادم كه مسيح می‏تواند او را از لعنت ابدی نجات دهد. به او اخطار كردم كه ما داريم به آخرالزمان نزديك می‏شويم. ما در سرود اول كليسا می‏خوانيم: «فرزندان! اين ساعت آخر است و همانطور كه شنيديد، دجال دارد می‏آيد. به همين ترتيب دجال‏های بسياری آمده‏اند، بنابراين ما می‏دانيم كه اين ساعت آخر است و بعد، ما البته كلام خود مسيح را در مكاشفه­ی يوحنا باب 22، آيه 20 داريم كه می‏گويد: «بلی، به زودی می‏آيم.» (29)  پرسيدم كه كلايد دقيقاً انتظار دارد كه ربودگی چگونه صورت بگيرد؟ يعنی مسيح در ميان بازماندگان چگونه گزينش و انتخاب خواهد كرد؟  

كلايد در حالی كه گويی به صحنه‏ای در آينده خيره شده باشد، گفت: «من داشتم با دوستم كه نجات پيدا نكرده بود رانندگی می‏كردم، كه ناگهان ربودگی رخ داد. من به هوا بلند شدم و از ماشين بيرون افتادم، گويی ماشين ديوانه­وار از كنترل خارج شده بود و دوستم در اين سانحه كشته شد. سپس كلايد جمله‏ای را گفت كه هميشه دوست دارد تكرار كند: «از فكر اينكه با نجات دهنده­ی خود روبرو گردم شاد می‏شوم.»  

- و آن دوستی كه با او گلف بازی می‏كرديد چه شد؟ پس از اينكه ربوده شديد و در حالی كه در امنيت كامل منتظر نبرد آخرالزمان بوديد، آيا هنوز هم نگران او هستيد؟  

گفت: «نه، نيازی نيست كه نگران باشم. رنج و عذاب دوستان و كسان مورد عشق و علاقه‏ای كه در جهنم به سر می‏بردند، كاملاً از خاطره رستگارشدگان بهشتی زدوده می‏شود.»  

كلايد، پيش‏تر به من گفته بود كه زنش دو سال پيش مرده است. از او پرسيدم: آيا زنش و ديگر كسان خانواده‏اش رستگار شده‏اند؟  

- نه و اين مرا عذاب می‏دهد. نه زنم پيش از مرگ نجات پيدا كرده بود، نه پسرم و بچه‏هايش، هيچ كدام از آنها رستگاری پيدا نكرده‏اند. آنان از اعتراف به مسيح خودداری كردند. من به بهشت می‏روم؛ از گفتن اين حرف نفرت دارم، اما آنان را در آنجا نخواهم ديد و به خوبی می‏دانم برای كسانی كه در برابر خداوندگار ما سجده نكرده‏اند، چه عاقبتی در نظر گرفته شده است. ما اين را از كتاب زكريای نبی، باب چهاردهم آيه 12 می‏دانيم كه «گوشت (بدكاران) در حالتی كه بر پای خود ايستاده‏اند، كاهيده خواهد گشت.» (30)  

كلايد با صدای آرامی از انتقام و غضب الهی صحبت می‏كرد. مطمئن به نظر می‏رسيد كه خداوند به بيشتر مردگان و زندگان كنونی- يعنی همه­ی كسانی كه تجديد حيات نيافته‏اند - مجازاتی را خواهد چشانيد كه هرگز آرامش هلاكت را در پی نخواهند داشت.  

كلايد در زندگی هر روزه‏اش، آدمی است نرم­سخن، باهوش، مهربان و در كار شغلی خودش هم بسيار موفق بوده است. اما تعهد او نسبت به جهان ديگر است. جهان ربودگی و رستگاری. به نظر او جهان ربودگی، يك امر واقعی است، نه يك رؤيای مكاشفه­ای. از نظر عاطفی، او در دنيای مكاشفه­ای خود، وجود خارجی دارد؛ زيرا كه برايش افسون كننده‏تر است و انرژی لازم جهت تحمل سختی‏ها و فرداها را، برايش تأمين می‏كند.  

من از اين تعجب نمی‏توانم خودداری كنم كه كلايد چگونه فراموش می‏كند، درست همانطور كه در انجيل، كسی ممكن است خداوند را خدای انتقام و كينه ببيند، مي­تواند به خدای عشق و محبت هم برسد؟ مسيح در پيام­های خود ما را فرا می‏خواند كه سلاح را از خود دور كنيم و تسليم بشويم و مانند كودكان كوچك باشيم و نه هفت بار، بلكه هفت مرتبه هفت بار ببخشاييم.  

ما همچنان قدم زنان، به بحث خود درباره­ی يك موضوع گيج كننده ديگر كه با اينكه تا آنوقت به چندين وعظ در موضوع ربودگی گوش داده بودم، هرگز برايم روشن نشده بود، ادامه داديم. مسيحيان تجديدحيات يافته، دقيقاً تا چه مدت با مسيح در آن ملكوت اعلا در بهشت خواهند ماند؟  

كلايد گفت: «هر وقت مسيح به زمين بازگردد، ما هم باز خواهيم گشت. در زمان جنگ بزرگ جهانی، هنگامی كه او بازگردد، همه­ی بدكاران به هلاكت خواهد رسانيد و درستكارانی كه باقی خواهند ماند، يهوديان باقی مانده و نيكوكاران غیر يهودی و غیر مسيحی هستند که به درون سلطنت هزار ساله­ی مسيح فرا خوانده خواهند شد. يعنی زمانی كه مسيح به عنوان پادشاه پادشاهان به مدت هزار سال در زمين حكمرانی خواهد كرد؛ در آن وقت، ما با او خواهيم بود.  

«در پايان هزار سال، زمين كنونی و آسمانی كنونی ويران می‏شوند و زمين و آسمان تازه‏ای خلق خواهد شد و در آن زمين تازه، شهر آسمانی اورشليم تازه‏ای ساخته خواهد شد كه همه­ی نجات­يافتگان همه­ی دوران­ها در آن خواهند زيست. آن وقت ابديت آغاز می‏شود و پس از آن دنباله­ی حوادث ديگر وجود نخواهد داشت. به اين ترتيب، ربودگی كليسا، در اين رشته رويدادها، نخستين اتفاق خواهد بود و اين رويداد، در هر لحظه ممكن است اتفاق بيفتد.»  

به كلايد گفتم، من نگران جاهای دوردست كره­ی زمين هستم که مردمشان، حتی اسمی هم از عيسی مسيح نشنيده‏اند. به همين علت، آيا آنها سزاوار فروافتادن در جهنم ابدی هستند؟  

كلايد گفت: «حالا ما ديگر راديوی موج كوتاه داريم و در همه­ی گوشه‏های دنيا می‏توانيم پيام­های مسيح را بگيريم. به اين ترتيب مردمان بسيار زيادی، فرصت­های فراوانی دارند كه از گناهان خودشان توبه كنند و عيسی مسيح را به عنوان نجات دهنده­ی خودشان بپذيرند.»  

بعد كلايد و من درباره­ی تفاوت مسيح در دو دين يهودی و مسيحی به بحث پرداختيم و كلايد داستان «يك يهودی و يك مسيحی را نقل كرد كه نشسته بودند و در اين­باره بحث می‏كردند و منتظر بودند و هر دو در اين نكته توافق داشتند كه مساله­ی عمده در ذهنشان عبارت از اين است که آيا مسيح پيش از اين، در جهان بوده است؟»  

سپس گفت: «من می‏گويم كه ما دارای سرنوشت مشتركی هستيم؛ يهوديان امروز در انتظار آمدن مسيح هستند و ما مسيحيان نیز در انتظار بازگشت مسيح هستيم. به اين ترتيب، وقتی مسيح واقعاً ظهور كند، عنوان مسيحی كه در انتظارش بوديم، باز خواهيم شناخت.»  

اما من باور ندارم كه هيچ روحانی يهودی يا يهودی دينداری چنين حرفی بزند يا چنين احساسی داشته باشد. كسانی كه به دين يهود ايمان دارند، از اين عقيده كلايد كه همه­ی يهوديان را در نظام اعتقادی خودش، به صورت يك گروه دارای اسم بی مسمّا به حساب می‏آورد و در طرح خود از بهشت و دوزخ و نجات خودش، آنها را در نهايت موجوداتی بی­اهميت و هيچ كاره، در نظر می‏گيرد، خشمناك می‏شوند.  

كلايد از پيچيدگي­های زندگی، تصور ساده لوحانه‏ای دارد؛ مانند جنگ اتمی، آلوده شدن محيط زيست ما، انفجار جمعيت، گسترده شدن قحطی و گرسنگی، كسری موازنه­ی پرداخت­های جهانی، ماليات­های بيشتر و امنيت كمتر و از اين­گونه.  

برای كلايد، فال ول، ليندسی و ميليون­ها مردم مانند آنها، مسأله­ تنها يك جواب دارد: «با مسيح، به راه راست برو و روح خداوند در قلب تو تجلی خواهد كرد» و بعد، پيش از آنكه تهديد ويران شدن جهان صورت بگيرد، تو به عنوان يك نفر رستگار شده، از زمين به ملكوت اعلا برده می‏شوی. به نظر كلايد، نيازی نيست كه انسان برای از ميان بردن آلودگی محيط زيست شهرهای خودمان و يا قحطی و گرسنگی همه­گير در هندوستان و آفريقا كاری بكند؛ ما نبايد نگران گسترش يافتن سلاح­های اتمی در دنيا باشيم؛ نيازی نيست كه سعی كنيم از جنگ ميان عرب­ها و اسراييل جلوگيری كنيم؛ بلكه به جای همه­ی اينها، بايد دعا كنيم كه اين جنگ دربگيرد و همه­ی دنيا را در كام خود بكشد، زيرا كه اين، بخشی از طرح­های آسمانی است.  

من سخن فال ول را كه استدلال می‏كرد چرا جنگ آخرالزمان هسته­ای او را نگران نمی‏كند، شنيده‏ام.  

او گفت: «می‏داني چرا من از اين بابت هيچ نگران نيستم؟ برای اينكه اين جنگ، اينجا پيش نمی‏آد.» (31)

 البته منظورش اين بود كه در خاك آمريکا پيش نمی‏آيد!  

 


تعداد بازدید از این مطلب: 740
|
امتیاز مطلب : 467
|
تعداد امتیازدهندگان : 156
|
مجموع امتیاز : 156


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








مینویسم ( د ی د د ا ر ) تو اگر بی من و دلتنگ منی یک به یک فاصله ها را بردار.... التماس دعا


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود